چه تفاوتی بین اعضاء موظف و غیرموظف هیئت مدیره وجود دارد ؟
چه تفاوتی بین اعضاء موظف و غیرموظف هیئت مدیره وجود دارد ؟ تفاوت بین اعضای موظف و غیرموظف هیئت مدیره معمولاً بر اساس وظایف و مسئولیتهایی که به آنها محول شده تعیین میشود. در ادامه، توضیحات کاملی درباره هر کدام ارائه میشود:
-
اعضای موظف هیئت مدیره:
– اعضای موظف هیئت مدیره عموماً از کارکنان و مدیران اجرایی شرکت انتخاب میشوند و وظایف اجرایی و مدیریتی محدودی را بر عهده دارند.
– این اعضا معمولاً به صورت پیشفرض به پرداخت مالیاتها و رعایت مقررات مالیاتی موظف هستند، زیرا دارای مسئولیتهای مالی و اجرایی در سازمان هستند.
– وظایف و مسئولیتهای اعضای موظف هیئت مدیره معمولاً در قوانین شرکت و قوانین مالیاتی به طور صریح تعریف میشود.
-
اعضای غیرموظف هیئت مدیره:
– اعضای غیرموظف هیئت مدیره ممکن است از افرادی باشند که در حالت عادی وظایف اجرایی و مدیریتی در سازمان ندارند و از جمله اعضای مستقل هیئت مدیره باشند.
– این اعضا معمولاً بر اساس تخصص و تجربه خود برای ارائه مشورتهای استراتژیک به هیئت مدیره انتخاب میشوند و وظایف اجرایی محدودی را بر عهده ندارند.
– اعضای غیرموظف هیئت مدیره عموماً بر عهده پرداخت مالیاتها و رعایت مقررات مالیاتی نیستند، مگر اینکه وظایف خاصی به آنها محول شده باشد.
با این وجود، در هر حالت، تعیین وظایف و مسئولیتهای دقیق هر یک از اعضای هیئت مدیره براساس قوانین و مقررات محلی و شرایط خاص شرکت میتواند متفاوت باشد.
چه تفاوتی بین اعضاء موظف و غیرموظف هیئت مدیره وجود دارد ؟ میتوان به نکاتی اشاره کرد که درباره اعضای موظف و غیرموظف هیئت مدیره وجود دارد:
-
مسئولیتهای مالیاتی:
– اعضای موظف هیئت مدیره به عنوان افرادی که مسئولیتهای اجرایی و مدیریتی دارند، معمولاً مسئولیت پرداخت مالیاتها و رعایت مقررات مالیاتی را بر عهده دارند.
– اعضای غیرموظف هیئت مدیره ممکن است وظیفه پرداخت مالیاتها و رعایت مقررات مالیاتی را نداشته باشند، مگر اینکه وظایف خاصی به آنها محول شده باشد.
-
مسئولیتهای حقوقی:
– اعضای موظف هیئت مدیره در بسیاری از موارد مسئولیتهای حقوقی و مالی را در قبال شرکت به عهده دارند، بنابراین ممکن است در مواجهه با جریمهها و بدهیهای مالیاتی شرکت مسئولیت پذیرفته و موظف به پرداخت آنها باشند.
– اعضای غیرموظف هیئت مدیره معمولاً مسئولیت محدودتری در قبال شرکت دارند و اغلب از مسئولیتهای حقوقی مستثنی میشوند، مگر اینکه وظایف خاصی به آنها محول شده باشد.
-
نقش و تخصص:
– اعضای موظف هیئت مدیره برای انجام وظایف اجرایی و مدیریتی به عنوان کارکنان و مدیران انتخاب میشوند و بر اساس تجربه و تخصص خود برای انجام این وظایف انتخاب میشوند.
– اعضای غیرموظف هیئت مدیره بر اساس تخصص و تجربه خود برای ارائه مشورتهای استراتژیک به شرکت انتخاب میشوند و وظایف اجرایی محدودی را بر عهده ندارند.
در کل، اعضای موظف و غیرموظف هیئت مدیره هر کدام وظایف و مسئولیتهای خود را در قبال مالیاتها و مسائل حقوقی دارند که بستگی به وضعیت شرکت و قوانین مربوطه دارد.
همیشه در شرکتهای سهامی بحث موظف و غیرموظف وجود دارد و خیلی وقتها مثل اداره مالیات و یا اداره ثبت شرکتها از ما پرسیده میشود که عضو فوق موظف است یا غیر موظف لذا در ادامه تفاوت اعضاء موظف و غیر موظف را برایتان شرح میدهیم :
چه تفاوتی بین اعضاء موظف و غیرموظف هیئت مدیره وجود دارد ؟
1-هردو عضو هیئت مدیره هستند
2- اعضاء غیرموظف فقط در جلسات هیئت مدیره حضور دارند و در تصمیم گیرهای هیئت مدیره نقش دارند و رابطه استخدامی با شرکت ندارند .
3-اعضاء موظف علاوه بر حضور در جلسات هیئت مدیره ، رابطه استخدامی هم با شرکت دارند و اغلب بعنوان مدیران اجرایی شرکت در شرکت مشغول به کار هستنذد .
4-اعضاء موظف در صورت اختلاف در حوزه استخدامی و کار میتوانند به مراجع حل اختلاف کار رجوع کنند .
5- مي توان درصدي از سودخالص سالانه شركت را به عنوان پاداش براي اعضاي هيئت مديره اعم از موظف يا غير موظف تعيين نمود .
6-عضو موظف در شرکت بصورت فیزیکی حضور دارد ولی عضو غیر موظف بصورت فیزیکی در شرکت وجود ندارد .
پاداش اعضای هیئت مدیره برای شرکتهای سهامی به چه صورتی میباشد ؟
پاداشهای اعضای هیئت مدیره معمولاً به عنوان یک ابزار مهم برای انگیزهبخشی و حفظ تعهد آنها به شرکت، مورد استفاده قرار میگیرد. این پاداشها میتوانند از جمله عواید مالی، سهامهای غیرنقدی، گزینههای خرید سهام یا سایر فواید باشند. این پاداشها معمولاً بر اساس قراردادهای مدیریتی و سیاستهای شرکت تعیین میشوند و میتوانند به طور دورهای یا سالانه پرداخت شوند.
علاوه بر سودآوری شرکت و ارزش سهام، پاداشهای اعضای هیئت مدیره ممکن است بر اساس موارد دیگری نیز تعیین شود. این موارد میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- رشد درآمد: اگر شرکت توانسته باشد درآمد خود را افزایش دهد، این میتواند به عنوان یک معیار برای تعیین پاداش اعضای هیئت مدیره مورد استفاده قرار بگیرد.
- کاهش هزینهها: اگر هیئت مدیره توانسته باشد هزینههای شرکت را به صورت قابل ملاحظهای کاهش دهد، این نیز میتواند موجب پرداخت پاداش به آنها شود.
- موفقیت در پروژهها و برنامهها: اگر پروژهها و برنامههای شرکت با موفقیت اجرا شوند و به هدف خود برسند، اعضای هیئت مدیره ممکن است به عنوان تقدیر از زحمات خود پاداش بگیرند.
- موفقیت در راهبری و رهبری: اعضای هیئت مدیره که توانایی رهبری و مدیریت موثر را از خود نشان دهند، ممکن است با پاداشهای اضافی مورد تقدیر قرار گیرند.
در نهایت، پاداشهای اعضای هیئت مدیره باید با مقررات و سیاستهای مالیاتی منطبق باشند و با توجه به منافع شرکت و سودآوری آن، به صورت منصفانه تعیین شوند.
یک مثال از پاداشهای اعضای هیئت مدیره میتواند به شرح زیر باشد:
فرض کنید یک شرکت فناوری اطلاعات به نام “پیشرفت” دارید که فعالیت خود را در زمینه توسعه نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی آغاز کرده است. هیئت مدیره این شرکت، به دنبال توسعه و راهاندازی یک پروژه جدید به نام “پروژه هوش مصنوعی” میباشد که قرار است امکانات هوش مصنوعی را در سیستمهای مختلف فناوری اطلاعات پیادهسازی کند.
با تلاش و همت هیئت مدیره، پروژه هوش مصنوعی با موفقیت اجرا شده و امکانات جدیدی به سیستمهای شرکت اضافه شده است. به عنوان تشویق و پاداش برای این عملکرد، هیئت مدیره ممکن است از منابع شرکت برای پرداخت بونوس یا سهام بیشتر به اعضا استفاده کند. به عنوان مثال، هر عضو هیئت مدیره ممکن است سهام اضافی شرکت را به ارزش یک میلیون دلار به عنوان پاداش دریافت کند. این پاداشها علاوه بر تقدیر از زحمات اعضا، انگیزه آنها را برای کارکرد بهتر در آینده افزایش میدهد و سبب میشود تا هیئت مدیره با انگیزهتر و متمرکزتر به اهداف شرکت برسد.
قانون تجارت در دو ماده قانونی ۱۳۴ و ۲۴۱، پاداشها و شرایط دریافت آن را برای اعضای هیئت مدیره مشخص نموده است. قانون تجارت، برای اعضای هیئت مدیره شرکتهای سهامی (سهامی عام یا سهامی خاص)، دو نوع پرداخت در نظر گرفته است
1-حق جلسه : مبلغ مقطوعی که به ازای هر ساعت حضور در جلسات هیئت مدیره به اعضا پرداخت میشود .
2-پاداش : درصد مشخصی از سود قابل تقسیم شرکت است .
شرایط اعطای پاداش به اعضای هیئت مدیره چیست ؟
شرایط اعطای پاداش به اعضای هیئت مدیره ممکن است بسته به سیاستها و قوانین داخلی هر شرکت متفاوت باشد، اما معمولاً شامل موارد زیر میشود:
- دستیابی به اهداف مشخص: برای اعطای پاداش، هیئت مدیره باید به دستیابی به اهداف مشخصی که برای شرکت تعیین شده است، برسد. این اهداف میتوانند مالی (مانند افزایش سود، کاهش هزینهها) و یا غیرمالی (مانند توسعه محصولات جدید، رشد بازار) باشند.
دستیابی به اهداف مشخص به معنای رسیدن به اهداف خاص و معینی است که توسط شرکت یا سازمان تعیین شدهاند. این اهداف میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- افزایش سود: تعیین یک سطح سود قابل قبول و تلاش برای رسیدن به آن، یکی از اهداف اصلی بسیاری از شرکتهاست. افزایش سود به نوعی نشان دهنده بهرهوری و کارایی سازمان است.
- کاهش هزینهها: کاهش هزینهها به وسیله بهبود فرآیندها، بهرهوری بیشتر از منابع، کاهش هدر رفت منابع و مدیریت بهتر منابع، میتواند بهبود عملکرد مالی شرکت را تضمین کند.
- رشد بازار و حصول از سهم بیشتر: توسعه بازار و جلب مشتریان جدید یکی از اهداف اصلی شرکتهاست. این اهداف ممکن است با استفاده از استراتژیهای بازاریابی، توسعه محصولات جدید، و یا بهبود خدمات مشتریان، دستیابی پیدا کنند.
- توسعه فناوری و نوآوری: توسعه فناوری و نوآوری به عنوان یک رانگر سرعتی برای رشد و پیشرفت شرکتها میتواند بسیار اساسی باشد. استفاده از فناوریهای جدید، توسعه محصولات نوآورانه و بهبود فرآیندهای کسب و کار میتوانند به دستیابی به این هدف کمک کنند.
- مدیریت مالی بهینه: مدیریت بهینه منابع مالی، شامل مواردی مانند کاهش بدهی، بهینهسازی سرمایهگذاریها، مدیریت بهینه سرمایههای جاری و مدیریت ارزش سهام، نیز میتواند یک هدف مهم برای شرکتها باشد.
به طور خلاصه، دستیابی به اهداف مشخص معمولاً بهبود عملکرد و عملکرد مالی شرکت را تضمین میکند و از اهمیت بسیاری برخوردار است.
- ارزیابی عملکرد: عملکرد اعضای هیئت مدیره بر اساس عوامل مختلفی مثل رشد سود، رضایت مشتریان، ایجاد ارزش برای سهامداران، میزان نوآوری و ارزیابی دیگر موارد ارزیابی میشود.
ارزیابی عملکرد یک فرآیند سیستماتیک است که به منظور اندازهگیری عملکرد یک شخص، گروه، یا سازمان انجام میشود. این فرآیند معمولاً شامل مراحل زیر است:
- تعیین استانداردهای عملکرد: در ابتدا، استانداردهایی برای ارزیابی عملکرد باید تعیین شوند. این استانداردها میتوانند شامل اهداف کمی و کیفی، عملکردهای مشخص، یا سایر معیارهای مرتبط با وظایف و مسئولیتهای شخص یا گروه باشند.
- جمعآوری دادهها: دادههای مربوط به عملکرد، اغلب از منابع مختلفی مانند پروژهها، فعالیتهای روزمره، بازاریابی، فروش و مالی جمعآوری میشود.
- تحلیل دادهها: دادهها بررسی و تحلیل میشوند تا میزان تطابق با استانداردهای عملکرد مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحلیل ممکن است شامل مقایسه عملکرد فعلی با استانداردهای تعیین شده، تحلیل روندها و پیشرفتها، و شناسایی نقاط قوت و ضعف باشد.
- ارائه بازخورد: نتایج ارزیابی به افراد مربوطه ارائه میشود. این بازخورد معمولاً شامل نتایج ارزیابی، مقایسه با استانداردها، و نکاتی برای بهبود عملکرد است.
- بهبود عملکرد: بر اساس نتایج ارزیابی، برنامههایی برای بهبود عملکرد موردنیاز ایجاد میشود. این برنامهها ممکن است شامل ایجاد تغییرات در فرآیندها، آموزشهای توسعه فردی، و یا تعیین اهداف جدید باشند.
ارزیابی عملکرد میتواند به بهبود کیفیت و کارایی سازمان و توسعه فردی افراد کمک کند. این فرآیند میتواند به ارتقاء عملکرد کلی سازمان و تسهیل انجام وظایف موثرتر کمک کند.
- استفاده از معیارهای عملکرد مشخص: برای اعطای پاداش، معیارهای عملکرد مشخص باید تعیین و استفاده شود. این معیارها معمولاً قبل از شروع هر دوره عملکرد مشخص میشوند و در پایان دوره ارزیابی میشوند.
استفاده از معیارهای عملکرد مشخص در ارزیابی عملکرد فردی، گروهی یا سازمانی بسیار مهم است. این معیارها باید به طور دقیق و مشخص تعیین شوند تا ارزیابی عملکرد به صورت کامل و صحیح صورت بگیرد. در زیر به برخی از معیارهای عملکرد مشخص که میتواند در ارزیابی هر یک از اعضای یک سازمان مورد استفاده قرار گیرد، اشاره میکنیم:
- دقت و دقت کار: این معیار نشان دهنده توانایی افراد در انجام وظایف با دقت و صحت است. مثلاً در بخش تولید، تعداد محصولات معیوب یا با کیفیت پایین میتواند به عنوان یک معیار عملکرد مشخص باشد.
- تعهد و پایبندی به مهلتها: این معیار نشان دهنده توانایی افراد در رعایت مهلتها و تعهد به وظایف و تعهدات است. افرادی که به طور مداوم به موقع کارها را انجام میدهند، معمولاً از این لحاظ بهترین عملکرد را دارند.
- نوآوری و ابتکار: این معیار نشان دهنده توانایی افراد در ارائه راهکارهای جدید و نوآورانه برای حل مسائل و بهبود فرآیندها است.
- کارکرد تیمی: این معیار نشان دهنده همکاری و هماهنگی اعضای یک تیم در رسیدن به اهداف مشترک است.
- ارتباطات بین شخصی: این معیار نشان دهنده توانایی افراد در برقراری ارتباط موثر با همکاران، مشتریان و سایر افراد در سازمان است.
- توانایی تحمل فشار و حل مسائل: این معیار نشان دهنده توانایی افراد در مواجهه با موقعیتهای فشارآور و حل مسائل پیچیده است.
با استفاده از این معیارها، میتوان ارزیابی عملکرد افراد را به صورت جامع و دقیق انجام داد و افراد را بر اساس عملکرد و ارزش افزودهای که برای سازمان ایجاد میکنند، ارزیابی کرد.
- شفافیت و انصاف: فرایند انتخاب و اعطای پاداش باید شفاف و عادلانه باشد. اعضای هیئت مدیره باید به روشنی درباره معیارها، فرایند انتخاب و مقدار پاداش آگاهی داشته باشند.
شفافیت و انصاف نیز به عنوان دو معیار مهم در ارزیابی عملکرد فردی، گروهی یا سازمانی مطرح میشوند. این دو معیار نقش بسیار مهمی در ایجاد محیط کاری سالم و ایجاد اعتماد در سازمان دارند. در زیر به توضیحات بیشتر در مورد هرکدام اشاره میکنیم:
- شفافیت:
– شفافیت به معنای ارائه اطلاعات و دادههای مربوط به فعالیتها، تصمیمات و عملکرد به صورت صادقانه و واضح است. افراد واجد شفافیت، اطلاعات را به صورت کامل و صحیح منتشر میکنند و از پنهانکاری و نادیده گرفتن موارد مهم پرهیز میکنند.
– شفافیت در ارزیابی عملکرد به این معنی است که معیارها، روشها و معیارهای استفاده شده در ارزیابی برای افراد واضح و قابل فهم باشند و همه اعضای سازمان به راحتی بتوانند بفهمند که چگونه عملکرد افراد ارزیابی شده است.
– شفافیت میتواند اعتماد در سازمان را افزایش دهد، افراد را به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری بیشتر تشویق کند و به مدیران کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
- انصاف:
– انصاف به معنای عدالت و برابری در ارزیابی و اعطای پاداش یا مجازات به افراد است. افراد باید به عادلانه و برابری ارزیابی شوند و تفاوتهای فردی، فرصتهای برابر و توجیه شده داشته باشند.
– انصاف در ارزیابی عملکرد به این معنی است که هر فرد بر اساس عملکرد و تلاش واقعی خود ارزیابی شود و فردی که بیشتر تلاش کرده و بهترین عملکرد را ارائه داده، به نحو مناسب پاداش داده شود.
– عدالت در ارزیابی عملکرد میتواند انگیزه و انگیزه کارکنان را افزایش داده و اعتماد به سازمان را تقویت کند.
به طور کلی، شفافیت و انصاف در ارزیابی عملکرد نقش بسیار مهمی در ایجاد یک محیط کاری سالم و موفق دارند و میتوانند به بهبود کارایی و عملکرد سازمان کمک کنند.
- توافق مالیاتی و حقوقی: قبل از اعطای پاداش، شرکت باید اطمینان حاصل کند که تمام موارد مالیاتی و حقوقی مرتبط با پاداشها رعایت شده است و هیچ تضاربی با قوانین و مقررات مالیاتی و حقوقی وجود ندارد.
توافق مالیاتی و حقوقی به توافقی اشاره دارد که بین دو یا چند کشور یا موجودیت حقوقی منعقد میشود به منظور اصلاح و تعیین وضعیت مالیاتی و حقوقی افراد یا شرکتها که در دو یا چند کشور فعالیت میکنند. این توافقها ممکن است به منظور جلوگیری از دوبارهتعیین و تحصیل مالیات در دو کشور یا حل اختلافات مالیاتی بین دو کشور منعقد شوند.
توافقات مالیاتی و حقوقی معمولاً شامل موارد زیر میشوند:
- جلوگیری از دوبارهتعیین: توافقات مالیاتی و حقوقی میتوانند جلوی دوبارهتعیین و تحصیل مالیات در دو کشور را بگیرند. این به افراد یا شرکتها کمک میکند تا از پرداخت مالیات مضاعف در دو کشور جلوگیری کنند.
- تعیین وضعیت مالیاتی: این توافقات ممکن است شرایط مالیاتی افراد و شرکتها را در دو یا چند کشور تعیین کنند. این شامل مواردی مانند نرخ مالیات، تعیین محل مالیاتی و روشهای اعمال مالیات میشود.
- حل اختلافات مالیاتی: توافقات مالیاتی و حقوقی میتوانند به حل اختلافات مالیاتی بین دو یا چند کشور کمک کنند. این شامل مواردی مانند تعیین اصول برای رفع اختلافات مالیاتی، روشهای تسویه و رفع اختلافات و ایجاد مکانیزمهای رسیدگی به این اختلافات میشود.
به طور کلی، توافقات مالیاتی و حقوقی به دو کشور یا موجودیت حقوقی کمک میکنند تا مسائل مالیاتی و حقوقی را به صورت مشخص و قابل پیشبینی مدیریت کنند و از اختلافات و مشکلات ناشی از فعالیت در دو یا چند کشور جلوگیری کنند.
بر اساس این مواد قانونی محدودیتهایی نیز برای پاداش دریافتی اعضای هیئت مدیره مشخص شده است :
1-این پاداش باید در اساسنامه شرکت یا سازمان پیشبینی و در مجمع عمومی شرکت تصویب شده باشد .
2-پاداش دریافتی اعضای هیئت مدیره در شرکتهای سهامی عام از ۳ درصد و در شرکتهای سهامی خاص از ۶ درصد سودی که به صاحبان سهام داده میشود، بیشتر نباشد .
آیا پاداش اعضاء هیئت مدیره طبق تصویب هیئت مدیره جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی است؟
پرداخت پاداش هیأت مدیره مصوب مجمع عمومی شرکت ها با عنایت به مفاد مواد 239 و 241 قانون تجارت از محل سود خالص قابل تقسیم انجام می پذیرد، لذا پاداش مذکور نمی تواند در زمره هزینه های قابل قبول تلقی گردد. بدیهی است در هر صورت پاداش اعضاء حقیقی هیأت مدیره(اعم از موظف و غیر موظف) با رعایت مقررات مالیاتی مشمول کسر مالیات حقوق می باشد که در هر صورت عدم اقدام توسط شرکت، واحد مالیاتی نسبت به مطالبه مالیات و جرائم متعلقه اقدام نماید
همچنین طبق نامه شماره ۲۳۲/۲۲۷۴۶ مورخ ۹۸/۱۱/۳۰
با توجه به نامه شماره ۲۳۲/۲۲۷۴۶ مورخ ۹۸/۱۱/۳۰، میتوان تصور کرد که این نامه مربوط به یک نهاد یا سازمان دولتی یا مالیاتی است که در آن به برخی اصول و مقررات مربوط به مالیات یا مسائل حقوقی مرتبط با مالیات اشاره شده است. اما بدون دسترسی به متن کامل این نامه و محتویات آن، نمیتوان جزئیات بیشتری را در این مورد ارائه داد. اگر سوال یا نیاز به توضیحات بیشتری دارید، لطفاً اطلاعات بیشتری ارائه کنید تا بتوان بهترین پاسخ را ارائه کرد.